محل تبلیغات شما

با قلب های شجاع، بزرگ، و مبارزهزاره ؛
*******************************
مهمترین بخش این یادداشت، سخنان مردان تاریخ ساز هزارستان است؛
امشب میخواهم نقبی بزنم به لحظه های درد وفریاد های بدون پژواک دردهلیزهای تاریک شکنجه ازشجاع ترین فرزندان هزاره » که زیرهمین نام از300 سال بدینسو، هرجفای که در تاریخ برای بشرمقدربوده است ، براین تبارتحمیل کردند. ازتبعید های اجباری تا غصب زمینهای حاصلخیز، ازقتل عامها تا سیاهچالها، ازفروش بردگان وکنیزان تا برپایی کله منارها، ازتصاحب زمینهای اجدادی تانابودی نماد های فرهنگی وتمدنی، ازممنوعیت توارد درمقام های بلند نظامی ودولتی تاتحریم مطلق نام تباری ( هزاره ) و. ؛
اما میخواهم که فکرم را به آن لحظاتی دشواروتاریخ سازمردان بزرگ ومبارز هزاره سیربدهم وهمصدای قلبهای شجاعی شوم که مرگ » را پذیرا شدند، اما به قیمت حفظ حیات برسرپیمان آزادی خواهی وعدالتخواهی شان معامله نکردند.
- میریزدان بخش بهسودی مرد وحدت بخش کل هزارستان درزمان امیردوست محمدخان، درآخرین لحظات که حاجی خان کاکر ( کاکل ) درسیغان بامیان کارد را برگلوی اومیکشید، پرسید آخرین وصیت ات چیست ؟ این قلب بزرگ گفت که :
فرزندان ومردمم راهم را ادامه دهند. »
- شیرین هزاره نمادی از شجاعت تمام ن هزاره به چهل دخترهزاره نهیب زد و با قلب شجاع و بزرگ خویش گفت که :
اگرهزاره ها دربرابرلشکرعبدالرحمن اوغان، شکست خوردند، ما دختران هزاره خودرا از کوه بلند پرتاپ میکنیم، تا حیثیت ناموس وآبروی جامعه خودرا حفظ کرده باشیم.»
- کلبی رضا بیگ خطاب به مردمان لعل وسرجنگل با قلب بزرگ خود گفت که:
من به عنوان یک قربانی کابل میروم تاازهجوم وتاراج کوچیها بدستور نادرشاه جلوگیری نموده ازشما مردم باعزت خود دفاع کرده باشم.»
- فیض محمد کاتب، این بیهقی ثانی و راوی دردورنج مردم ما ، قتل عامها وکله منارها، تبعیدها وفروش بردگان وکنیزان هزاره را وارد تاریخ رسمی ساخت واین سخن او را که تببینی از کلیت استبداد دهشتناک چند لایه ای عبدالرحمن برهزاره است ، باید با آب طلانوشت وبرپیشانی بی آزرمی سه قرن ستم وکشتارمتداوم حاکمیتهای قبیلوی آویخت. کاتب بزرگ نوشت که :
ازهبوط آدم تا کنون ظلمی که برهزاره شده است، نظیرآن را درتاریخ هیچ ملتی سراغ نداریم.»
- عبدالخالق هزاره ، قهرمان ملی ، مبارزضد استبداد وبا قلب شجاع به بزرگی کوه بابا، پس ازچهل روزشکنجه شباروزی به هاشم خان جلاد پاسخ داد که :
من به تنهایی نادرشاه را کشتم تا پایگاه اصلی استبداد وتبعیض رانابود کنم.»
- سید اسماعیل بلخی - هزاره ترازهرهزاره - این مرد مدبر، دانشمند، فرهیخته و مبارز که 15 سال زندان دهمزنگ را گذشتاند وبا قلب بزرگی که داشت گفت :
تنها با خون خود میتوانیم استبداد، انحصار ودولت مستبد را نابود کنیم.»
- ابراهیم خان گاوسواردرسنین جوانی، اما مرد آزاده ومبارزهزاره دربرابرمالیات کمرشکن دولت استبدادی ظاهرخان قیام تاریخی راه انداخت. او با آن قلب بزرگ خود گفت که :
چرا بیدادگری، تحمیل مالیات وعمدتآ روغن شرکت » برهزاره ها تحمیل میگردد. چرا ؟ »
- حاجی خانجان، مبارزدیگرهزاره که تقریبآ تمام عمرخودرا درزندان های ظاهرخان گذشتاند ودرکوهستانات پنجاب بامیان، همچون سنگر محکم علیه کوچیها ایستاده بود. درکابل بجای رفتن درخانه دوستان خود که از حضوراو متضررنشوند، طی یک هفته برای مخفی کردن خود ازدست دولت وقت درعاشقان وعارفان میان قبرهای کهنه خوابید وبا آن قلب بزرگی که داشت گفت که :
راه مبارزه با استبداد این است که از زندان، شکنجه وقین وپانه هراس نکنیم وهمیشه صدای داد خواهی مردم خودرا بلند نماییم .»
- وکیل شریفی جاغوری، این مرد آتشین سخن وجسورهزاره درشورای ملی با حضورظاهرشاه درجریان بحث زبان پشتوبه عنوان یگانه زبان رسمی افغانستان، برخاست وبا خواندن یک سوره ازقرآن مجید وترجمه آن گفت که :
زبان وسیله افهام وتفهیم میان انسان ها است وخداوند در قران کریم، حکم نکرده است که شما بندگان من به یک زبان سخن بگویید. لذا هم زبان پشتو وهم زبان دری، باید زبان رسمی کشور باشد.»
ظاهرشاه گفت که من سخن وکیل صاحب شریفی را تایید میکنم هردو زبان باید رسمی باشد. بدینسان وکیل شریفی، زبان فارسی - دری را ازانقراض نجات داد.
- اکبرخان نرگس، آن دیپلومات ذاتی وآن تمدارآگاه وفقید که اجدادش یکی ازجمله تبعدیان قندهاربوده است، با هوشمندی تمام دردوران ظاهرخان وکیل منتخب ولسوالی پنجاب ولایت بامیان بود. وتقریبآ جناب جان یونس صالحی کتاب چهل دختران » خودرا براساس روایت وکیل اکبرخان نوشته است. اما اکبرخان یکی ازشاخصه های بسیارمهم ی برای اتحاد هزاره ها وتاجیکان بوده ویکی ازمشاوران با تجربه وی شهید مزاری بود. او با آن قلب شجاع ولی زیرک خود گفت که :
هزاره ها بدون تعامل با جوامع محروم افغانستان، به آزادی وعدالت نمیرسند ویکی ازاین راه های رسیدن به عدالت ملی - اجتما

عی درافغانستان استقرار حمهوری فدرال دراین کشوراست.»
- اما قلب شجاع شهید مزاری، ازگونه ای دیگربود. او مرد سنگر، اندیشه گر ورهگشای واقعی رهایی هزاره ازبن بست تاریخی بود، وتفکرعدالتخواهی اوتنها دربعد نظری نبود یعنی تنها شعارعدالتخواهی سرنداد بلکه او نقشه راه عدالتخواهی را نیز ترسیم کرد. این نقشه راه چیزی نبود، جزتحقق جمهوری فدرال درکشور. دراین راستا او قانون اساسی جمهوری فدرال را نیز تدوین کرد. مزاری بزرگ میدانست که هزاره بودن دراین کشورچه هزینه ای بزرگی داشته ودارد لذا اوبا قلب شجاع ودلیر خویش گفت که :
تا آنجا مبارزه میکنم که هزاره بودن درافغانستان جرم نباشد »
اما طالبان به رغم تعهد پشتون والی » بنام مذاکره زیرقول خود زد ویکی از بزرگترین دروغ وفاداری به عهد وپیمان تباری خودرا آشکارکردند. ولی شهید مزاری درچهارآسیاب لوگرهم همچون کوه بابا وهندوکش ایستاد وخمی به ابرو نیاورد. چون مزاری بزرگ شهادت» را برگزیده بود. اینک توسط طالبان عهد شکن ونامرد خالص اوغانی، براوویارانش تحمیل میشد.طالبان روسیاهی تاریخی را کمایی کردند. آنهمه شعارهای که که د پشتانه په کورچی میلمه راشی، زان ( حان ) ته دریغ نکوی » به باد فنا رفت. یعنی بجای فدای جان خودشان، جان مهمانان را گرفتند.
  #علی تقوایی #
 پ . ن : ازجناب عباس هزارستانی کمال سپاس دارم که این نوشته ی مرا بازنشرکردند ومن ازصفحه ایشان کاپی کردم.

باقلب های شجاع ومبارز هزاره

ضعف رهبری و مشکل در ساختارها بزرگترین دلیل سقوط قندوز بود

خبرکوتاه/ طالبان چندین مسافر را از شاهراه غزنی – قندهار ربودند

,» ,هزاره ,قلب ,های ,زبان ,که ,گفت که ,قلب شجاع ,قلب بزرگ ,خود گفت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها